تاحالا شده این احساس رو داشته باشید هیچی اونجوری که شما میخواید پیش نمیره؟خیلی حس مزخرفیه.از کوچکترین مسائل بگیر تا هدف ها و تصمیم های بزرگ.یعنی من آرزو به دل موندم نیت کنم برای یه کاری و برنامه بریزم تو ذهنم و بعد راحت و سریع و بدون دردسر عملی شه.دلایلش هم برمیگرده به خودم و ضعف هام و به میم و مخالفت هاش و به مسائل مالی و کمبود بودجه و اعتبار.

وقتی ریشه یابی میکنم میرسم به اینکه جایی که الان هستم و موقعیت الانم نتیجه انتخاب ها و تصمیم های قبلی خودم بوده.که خیلی هاشون هم اشتباه و غلط بوده.باورهایی که روشون پافشاری میکردم و قبولشون داشتم و فک میکردم درستن،الان بنظرم پوچ و بی معنی میان.آدم گاهی گیج میشه که چی درسته چی غلط.حس بچه ای رو دارم که هیچی بلد نیست و نمیدونه باید چیکار کنه.

چند روزی که با روزهای خاص و بهم ریختگی هورمون ها هم همراه بود روبه بدترین شکل گذروندم و امروز به اوج رسید.نمیدونم چه اتفاقی تو بدن می افته که روح رو اینهمه متلاطم میکنه.این تلاطم برای من با یه سری مشکلات ریز و درشت دیگه هم همراه شده بود.تو خونه موندن مخصوصا تو این بعدظهرهای طولانی، سخت و عذاب آوره.از طرفی هرجا میریم هم آروم و قرار ندارم و دلم میخواد زودتر برگردم خونه.نمیدونم چمه.

+از فردا اگه بشه میخوام باز روزه بگیرم و سوره واقعه رو هر روز بخونم و بُعد معنوی زندگیم رو تقویت کنم.لطفا برای من و دلم دعا کنید.

+دو سه روزه انقدر باد شدیدی میاد که واقعا دیگه کلافه شدیم.هوا هم گرم شده و آفتاب داغ و من اصلا حس خوبی به این روزها ندارم.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها